از یک دوست
در کارهای سازمان پیشقدم و جلوتر از بقیه و برنامه ها باش.
تجربه ی پیش قدم بودن و جلوجلو کارهای مانده بر زمین را که در خانه انجام میدهی، ضمن اینکه کارها انجام میشود، آرامش روانی میگیری، تصویری از تو می سازد که هم شایسته ای و هم برای رهبری شایسته تر از دیگرانی.
(تجربه مسافرت بابلسر-آبان 98)
تجربه نسخه دکتر پوست بهرنگی:
۱.وقت گرفتن نسخه از وادی پور باید به این فکر میکردی و میگفتی که بخاطر همین یک نکته باید تا شهرک غرب بای
۲.حتما م
پشت برگه قرمز بنویسند اینقدر ویزیت دریافت شد و مهر کنند
کلا یادگیری از طریق فیلم ضررش بیشتر از نفعشه مثلا فیلم های بورسی
لذت زندگی: موفقیت از طریق تلاش و خلاقیت
+ خرید چیزهایی که واقعا نیاز داری و نسبتا ارزان هم هستند مثل ابچکان
زندگی از همین چند دقیقه ها برای دامداری بورس خیاطی حسنا استراحت تشکیل شده است، باید تمرکز کنیم روی تعداد خیلی محدودی.
کتاب اصولگرایی بی پلاس: زندگی از همین ۲ دقیقا ها تشکیل شده. به درخواست های دیگران باید نه گفت
کار کردن در توگا:
پر انرژی و مومنتوم بالا در صحبت در جلسات و داخل اتاق
پر رو بودن و نظر دادن و دلیل قانع کننده خواستن برای عدم قبول نظر
دلیل قانع کننده برای توقف دامداری:
نمیتوان وقت گذاشت هم فاصله نا دامداری زیاد است هم اینکه نمیشه روی کار وقت گذاشت
دلیل قانع کننده برای توقف بورس: ندارم
مشکل توگا: نشنیدن ایده ها و حرف ها
راه حل: بلند حرف زدن و با دلیل قانع شدن برای رد ایده
فاکتورهای دخیل در کار جدید:
استفاده از پشتیبانی خانواده ها در نگهداری بچه ها و تنها نبودن همسر. نقطه قوت خود سبزوار
امکانات بهداشتی درمانی: نقطه قوت مشهد و تهران
امکانات تحصیلی: نقطه قوت سبزوار. داخل شهر بخاطر کلاسها
کنار خانواده هو بودن.نقطه قوت سبزوار
امکان داشتن باغ. نقطه قوت سبزوار
امکان انجام کارهای کشاورزی و دامداری.نقطه قوت سبزوار
امکان استفاده از پتانسیل های برادران و پدر ، نقطه قوت سبزوار
عملی بودن کار: نقطه قوت دامداری و کشاورزی
آقای خودت بودن کار: نقطه قوت دامداری و کشاورزی و بورس
کم بودن فشار روانی اطرافیان. نقطه قوت بورس
الزامات کار دوم: وقت گیر نباشد
تجربه تجهیز کردن و رهن مجدد دادن پرند: کارهاشو تمام کن و بعد بذار برای رهن جون mdf کار خیلی بد قوله
تجربه تصادف:
حتما کارشناسی بیمه. ۱میلیون در مقابل ۲۵۰
اگر تصادف کردی، زنگ بزن اتفاق را بگو، والا مدیونی
فلاحی: گوش دادن خالی کافی نیست باید اقدام کرد، یا جواب داد
ارزش: کند کردن سرعت در زندگی برای رسیدن به هرچیزی عجله ای نداریم، هر چیزی مثل بهبودهای خانه، ریحان پوش، دامداری، بورس، منابع انسانی و .... . احتمالا وقت گذاشتن برای حسنا الان مهم تر است
ایده یادگیری حسنا: تو واتساپ برای خانم نوشتم
تجربه ناهار با آقای فلاحی: هیچ صحبت خاصی و مفیدی رو و بدل نمیشود، نماز هم الکی به تاخیر افتاد
تجربه قرار قسطا: اگر خیلی فرقی نمیکند چه ساعتی باسد، بعد از ساعت کاری بگذاری تا به دردسرهای مرخصی برای عمل علی نخوره
سوغات سوهان و گز: برای خودتان اینها را نیار، تا حد امکان خوراک طبیعی بیار مثل خرماهای ساعدی نیا
دل درد چشمه خاتم: هندوانه زیاد، توت، اب و چای زیاد، گوجه سبز و آبمیوه و ...
وقت پنجشنبه یا جمعه برای تفریح یا حتی شمال و سفر رفتن ها، باید در باغ خودت باشد، لذت طبیعت و آب و آتش و درخت باید ضمن کارهایی باشد که در باغ خودت میکنی نه چشمه خاتم😉
پول دست کسی میماند که میتواند تکثیرش کند. سینا سلیمانی. منم با خرید وام گرفتن و خرید قسطی به نظرم همین کار رو میکنم
هم. فاصله دو هفته ای. اولی، اول بعد ب دومی دو هفته بعد
علاقه تو برای وقت گذاشتن برای کارهایی که درآمدزا باشه، پس برای ریحانپوش وقت بذار، ولی صبر میخواد و در بلند مدت جواب میدهد.
البته کاری که بیشتر دوست داری، استفاده از وقت برای درآمدزایی در بلند مدته، استفاده از وقت هایی که دیگران میذارند برای خواب بیش از حد،تلویزیون، دور همی و صحبت. تو سبزوار اگه باشی راحت میشه از این وقتها استفاده کرد، آماده کردن زمین، برای کشاورزی، گلخونه، دامپروری و ... .
تجربه متفاوت: خیلی از کارها را میشه اگر همسر موافق نبود بعدا انجام داد.
خواب ناکافی هم که پاشنه آشیل همیشگی است، انرژی و انگیزه رو کم میکنه.
حال خانمت وقتی میره پیش خانواده اش اتوماتیک خوب میشه وقتی میخواد بره خونه پدر و مادر شما، خصوصا اگر از قبل برنامه ریزی نشده باشه اتوماتیک بد میشه
برای خونه خودت خیلی با حس خوب وقت میذاری، جمع و جور میکنی، رنگ میکنی، گل میخری، گل قلمه میزنی، اما برای جاهای دیگه این حس لذت رو نداری
حتی خونه پدرو مادر چون مال خودته.
کار شرکت هم همینه البته خیلی بیشتر چون مال خودت نیست اصلا لذت نداره، برعکس نظر تو هم که هست که دیگه بدتر.
اما بری سبزوار، وقت آزادت رو میذاری برای گلکاری اساسی تر، دامداری اساسی تر، کشاورزی اساسی تر و همه اش برای خودته
خودم:
گلی امروز فکر می کردم چی شده حسنا به بره ناقلا این قدر علاقه منده
یا در واقع مهم تر از اون اینکه چرا توذهنش اینقدر این پررنگ شده و مدت های طولانیه که بخاطر اون حاضره غذا بخوره، آبمیوه بخوره
یا تو ذهنش علاقه به بره ناقلا نشسته
این مساله مهمی که علاقه هاشو ببریم به سمت کارتون های با محتوای بهتر و یادگیرنده تر
مساله ای که الان مشغولم کرده این نیست گرچه خیلی مهمه و به نظرم تلاش کنیم یک چیزدیگه جایگزینش کنیم.
باید بذاریم بره ناقلا براش تکراری بشه و ما هم برای غذا و آبمیوه به سختی نیفتیم و بعد کم کم جایگزینش کنیم
میشه یه مدت کلا بره ناقلا را قطع کرد و وقتی گوشی دستش میدیم توش کارتون جدید گذاشت
تا کم کم بره به سمت چیزهای یادگیرنده
نظر شما چیه
ولی مساله مهم ترم، اینه که بچه ها، کم کم براشون یک سری چیزا پررنگ میشه
الان فاطمه رو که دیروز نگاه می کردم و این قدر خوب چادر گرفته بود، به نظرم یه بخشیش بخاطر این بود که از اول چادر و چادری بودن براش پررنگ شده
یا خودمون اینکه مذهبی بودن برامون و از طرف اطرافیان زیادی پررنگ شده و در ذهن مون تثبیت شده
یا حتی موفق بودن یا درس خوندن یا حتی کار کردن و فعال بودن برامون ارزش شده
به نظرم تو این سنین میشه سیستم ارزشی بچه رو خوب تربیت کرد
یا مثلا برای یک بچه ای مثل حسنا سوادآموزی یک ارزش میشه هم علاقه داره هم با وقت و انرژی می ذاره
حالا بیایم خونه بیشتر صحبت می کنیم
همسر:
خیلی عالیه
دقیقا یکی از دلایلی که قبلا من اصرار داشتم اون کلیپ های خانم صالحی رو نبینه این بود
اگر از الان بتونیم مسائل مذهبی و به قول شما پرمحتوا رو براش جذاب کنیم خیلی میتونه کارمون رو برا آینده راحت کنه
داستان شعر فیلم و کلیپ خیلی تو این سن حسنا که راحت شکل میگیره کمک کننده است
به نظرم الان حسنا مثل یک خمیر میمونه که میشه شکل بگیره و سرعت گیرایی خیلی بالایی داره
دقت کردی تو چندهفته گذشته حداقل۴تاشعر حفظ شده کا قشنگ معنی اونا رو هم میفهمه
از اون طرف تمام جزئیات بده ناقلا رو حفظه و خیلی ازش تقلید کرده.
یکی از دلایلی که من اون آهنگهای مذهبی رو دانلود کردم همین بود که شعر مذهبی یاد بگیره.
اگر در زندگی بزرگان هم دقت کنیم پایه بیشتر اعتقادات و هدف گذاریهای زندگی شون قبل ۷سالگی گذاشته میشه.
یک سری فیلم جذاب هست که شبکه پویا نشون میده با عنوان خدا چه آفریده که در مورد حیواناته
به نظرم باید فکر کنیم که اولا همه جانبه تربیتش کنیم به این معنی که اعتقاداتش حتی ساده ولی درست براش بیان بشه بعدش روش گفتنش رو دربیاریم
این روزا واقعا از این همه گیرایی و فهم بالای حسنا ذوق زده میشم ولی مسئولیتمون سخت تر میشه
بقیه صحبت ها باشه برا شب
ولی فکر کنیم و سرچ کنیم که چه کارا میشه کرد
(بخش اول ملاحظات پراکنده است و بخش آخر جمع بندی که نظرم روی جمع بندی است)
شروع دامداری در حال حاضر غیرممکن است چون که خیلی وقت می گیرد.
برای یک سرگرمی برای روزهای پنجشنبه بد نیست که بروی دامداری آقای روزبهانی و چیزی یاد بگیری.
ولی الان نمی توانی سرمایه گذاری بزرگ کنی زیرا باید بالا سرش باشی و الان وقتش را نداری.
نکات خوبی دارد دامداری ولی عملیاتی کردنش سخت است. دیروز یاد برنامه نوجوانی افتاده بودم که فکر می کردم اسکیت بخریم و با عماد فاصله خانه هایمان را با اسکیت برویم و بیاییم، در حالی که دوچرخه بود و می توانست به راحتی جایگزین آن شود.
الان باید برای تغذیه حسنا وقت بذاریم، سر خانمت شلوغ است و روزانه باید کمکش کنی
تنها وقتی که داری می شود روزهای پنج شنبه که برای کار عملی بد نیست.
مگر اینکه تمرکز خود را بگذارم بیشتر روی کار خیاطی خانم و تلاش کنیم هر چه بیشتر آن را توسعه بدهیم.
(شروع جمع بندی)یا شاید هم اصلا همین روش بهتر است روی چند موضوع یعنی منابع انسانی، بورس، دامداری، ریحان پوش به فراخور داریم وقت می گذاریم.
اصلا مگر باید حتما متمرکز کار کرد، تا الان این روش را رفته ایم و بد هم نبوده. شاید بهتر باشد از این به بعد هم همین شکلی برویم جلو.
البته کنارش باید دانش مان را هم عمیق کنیم یعنی مطالعات اینستاگرامی، کتابی و غیره باشد و هر از چند گاهی دوره هآی اموزشی دامداری، منابع انسانی، بورس و خیاطی و بازاریابی و داشته باشیم.
فرصت های کسب سود همیشه هست چه در بازار بورس و چه در هر کار دیگری مثل دامپروری، فقط صبوری می خواهد، همت بالا و اقدام به موقع.
در دامپروری اگر تعداد زیادی هم وارد این حوزه بشوند، ولی کسی برنده است که دقیق تر و بهتر و علمی تر کار را جلو می برد، بیشتر وقت می گذارد.
اما برسیم به بورس:
تو وقتی فروختی که همه سهم هایت بالای 100در100 سود بود و فکر می کردی که موفق بوده ای. سهام را بعد از چند ریزش کوچک فروختی و طلا خریدی
نکته قابل توجه این بود که طلا را متاسفانه در قیمت بالا خریدی، بهتر بود وقتی که به سود مورد نظر رسیده بودی و زمانی که هنوز قیمت طلا بالا نرفته بود، خرید طلا را انجام می دادی.
در زمان رشد مجدد بورس هم کمی دیر به نظرم شروع به خرید کردی، می شد قبلش دنبال فرصت های خوبی بود مثل خرید دارویی ها که افزایش نرخ داشتند (دتولید را زودتر سینا سلیمانی گفته بود و نیز افزایش نرخ قند و شکری ها و مواد غذایی ها بخاطر حذف دلار 4200 ای.) می شد در قیمت های بهتری خرید کرد.
شاید اگر همان روش 1/3 طلا، 1/3 بورس و 1/3 قرض الحسنه را ادامه دار داشته باشیم، سودآوری پایدارتری داشته باشیم.
خوابت حتما کافی باشه و در عوض از بقیه زمانت ماکزیمم استفاده رو ببر
زمانهای خواب:
شب
بعد نماز صبح و سحری
توی سرویس
۱. شلوغ خصوصا وقتی بچه داری باید خلوت باشه مثل شهرزاد امل
۲. نا تمیز
۳.ناشیک
۴.
1- دو سری کتاب اضافی تهیه شود یکی برای دکتر بهمنی و یک برای واحد خودمان
2- کتاب های درخواستی با هزینه شخصی، جداگانه و سریع تهیه شود و مبلغ تخفیف هم برای هزینه پیک استفاده شود.
3- تا حد ممکن کتاب های اهدایی از یک جا تهیه شود و یک لیست کتاب و فاکتور داشته باشیم تا پیچیدگی کار خصوصا در خود توگا کم شود.
4- با مدیران خودمان (هم سلسله مراتب خودم و هم کلیه مدیران) اتمام حجت کنیم که ممکن است با توجه به پرداخت با تاخیر توگا، چاپ شان تمام شود.
5- کار با صانعی (آقای علی محمدی) کم سختی داشت چرا که فروشنده بودند و سرشان خیلی شلوغ بود و به سختی می شد با آنها هماهنگی کرد ولی چون کتاب های مان از انتشارات های متفاوتی بود و نمی توانستیم با یک انتشارات متسقیم کار کنیم، مجبور به این کار بودیم و خوب فکر می کنم ارزشش را داشته باشد. در واقع دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. البته صانعی تخفیف بیشتر از 10% نمی توانست بدهد.
6- کار با 30بوک باز سیستمی تر بود (خانم جلینی)، چون به نوعی توزیع کننده هم بودند تخفیف های بهتری هم می دادند گرچه این محدودیت را داشتند که با ناشرهای زیادی کار نمی کردند. این هم دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.
7-با انتشارات جیحون (آزادی) هم می توانستیم کار کنیم چرا که هم بیشتر کتاب هایش در حوزه روان شناسی بود که به کتاب های صوتی ما می خورد و هم اینکه قبلا هم با چند شرکت مپنا کار کرده است.
اسلایدهایی که از آنها نتیجه خاصی نمی خواهید بگیرید را اصلا لازم نیست در جلسه با مدیر عامل مطرح کنیم و وقت جلسه را بگیریم، مثل اسلایدهای زیر در پرزنت مدیریت عملکرد:
تغییر بازه ارزیابی
وجود معیارهای خاص برای ارزیابی مدیران
استقبال از تدوین معیارهایی برای ارزیابی وظایف مدیریتی مدیران
حتی موارد زیر:
داشتن معیارهای اختصاصی
برگزاری جلسه رسمی بازخورد بعد از هر ارزیابی
با این موارد خوب ارتباط برقرار کرد:
اطلاع رسانی امتیاز در حال حاضر
استفاده موثر از کارانه به عنوان ابزار انگیزشی
تعیین شاخص ها یا مصادیقی برای توزیع پاداش عملکرد ویژه
اطلاع رسانی نتایج ارزیابی عملکرد ویژه
1-خرید میوه و سبزیجات و ... از آدم های مسن تر، کسانی که اول بازار ستنتی بساط کرده اند تا کمکی به آنها باشد.
2- خرید لباس و تیشرت از برندهای ایرانی برای تقویت اقتصاد کشور و اشتغال زایی
3-برنامه ریزی با نماینده خانواده ها
4- پارک جنگلی نور جایی خیلی بزرگ و خوبی برای پیک نیک بود-
5- مسافرت با خانواده ها یک سال درمیون یا یکی اول تابستان و دیگری آخر تابستان، خصوصا بخاطر داروی فرزند که در مسافرت ها فرصت کافی برای دادن طبق برنامه ی آن وجود ندارد.
6-تجربه مسجد رفتن برای نماز خیلی خوب بود.