دنیا پر از رمز و رازهای ساده است و هر کسی از نگاه خودش و به وسع خودش می تواند آنها را کشف کند.

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

حل پایدار مساله‌های رزوانه

چکیده:

وقتی با خودم فکر می‌کنم می‌بینم همه توانایی‌های آدم‌های توانمند در یک کلمه خلاصه می‌شود، حل مساله پایدار. آن ها می توانند به راحتی همه مساله‌های روزمره‌شان و همه مسائل کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت کار و زندگی‌شان را حل کنند. اما همه ما هم تلاش می کنیم که مساله‌هایمان را حل کنیم، پس چرا آنها موفق می شوند و ما کمتر موفق می شویم؟

به نظرم می رسد که جواب سوال فوق در حل مساله به صورت پایدار است یعنی راه حل‌هایشان زودگذر و برای حل مساله به صورت موقت نیست. بلکه هر چه می توانند طوری مساله را حل می کنند که طولانی‌تر دچار آن نشوند و برای اینکه این اتفاق بیفند، کاری که آنها می‌کنند به نظرم این است که عمیق تر نگاه می کنند و به یکی سری زیرساخت‌ها و بنیان‌ها توجه دارند و به عبارتی مساله‌هایشان را حتی مساله‌های روزمره‌شان را اساسی‌تر حل می‌کنند.

نکته دیگر این است که این زیرساخت‌ها بسیار ساده‌اند ولی وقتی به آنها توجه می کنند، چیزی به نام «دست پنهان اصلاح مستمر»  به کمک‌شان می آید و به تدریج این زیرساخت‌های ساده را قوی‌تر و به‌روزتر می‌کند.

کلمات کلیدی:

مساله‌های روزانه، مساله، حل مساله پایدار، زیرساخت، دست پنهان اصلاح مستمر

 

می دانیم که بهترین راه فرار از یک مساله، حل آن است. پس گام اول «اراده و باور» به این است که بهترین راه فرار از مساله، «حل» آن است.

نکته دوم این است که مساله را باید به صورت «پایدار» حل کرد. برای این کار نیاز است که یک سری «زیرساخت‌ها» فراهم شود. هر مساله‌ای زیرساخت‌های مربوط به خود را دارد که باید تامین شوند تا جواب مثبت از آنها بگیریم و احساس رضایت خوبی داشته باشیم.

مثلاً روزهای گذشته که به بیمارستان و ملاقات مادرم می رفتم، یکی از چیزهایی که مرا اذیت می کرد، شلوغ بودن اتاق و روی میزها بود. این شلوغ بودن، مساله من بود و حالا برای اینکه من احساس خوبی پیدا کنم در گام اول با خودم گفتم که بهترین راه برای از بین بردن این احساس بد، حل آن است یعنی دور و بر را مرتب کنم. من که فقط دو ساعت آنجا بودم، می توانستم تحمل کنم تا آن دو ساعت تمام شود ولی خوب تحمل آن دو ساعت و با آن اوضاع خیلی برایم سخت‌تر از بلند شدن و چند دقیقه وقت گذاشتن و مرتب کردن بود.

ضمن این که وقتی مرتب می کنی، غیرمستقیم به همه حاضران در اتاق به نوعی محبت می کنی و آنها هم احساس خوبی پیدا می کنند. به علاوه اینکه یک رفتار خوب را هم داری فرهنگ‌سازی می کنی. خوب قطعاً معامله پر سودی است اگر بجای 2 ساعت تحمل کردن نامرتبی‌ها و در عذاب بودن، 10 دقیقه بلند شوم و آنجا را مرتب کنم و این همه احساس و انرژی مثبت در اتاق جریان بدهم.

همه آنچه در بالا نوشتم، گام اول یعنی اراده حل مساله بود.

اما باید این حل مساله به صورت پایدار اتفاق بیفتد یعنی بعد از حل آن، تا مدت‌های قابل قبولی مساله دوباره ظاهر نشود. برای این کار و این که پایداری داشته باشیم نیاز به «زیرساخت»‌هایی داریم.

هر مساله‌ای زیرساخت‌های مربوط به خود را دارد که در ابتدا هم بسیار ساده هستند و باید هم این گونه باشند، مثلا برای مرتب کردن وسایل، زیر ساختش «تعیین مکان برای هر وسیله است».

نکته ی مهم در رابطه با زیرساختِ حل مساله این است که این زیرساخت بسیار ساده و اولیه است مثل همان تعیین جای مکان برای هر وسیله در حل مساله مرتب کردن اتاق. این زیرساخت اولیه نیاز به فکر پیش ندارد و می تواند در همان حین شروع به کار ان را فراهم کرد. اتفاقا نکته مهم این است که چون در حین کار مکان وسایل تعیین می شود امکان اصلاح بیشتری دارد. خوب حالا که اتاق را مرتب کردیم، اگر این مرتب بودن باقی ماند، خوب یعنی زیرساخت نیاز به اصلاح ندارد، اما اگر این مرتب بودن از بین رفت، کاری که باید کرد، رجوع به همان زیرساخت اولیه است یعنی همان مکان‌هایی که در نوبت قبل تعیین کردیم و حالا خیلی سریع‌تر می توان وسایل نامرتب را سریع در مکان خودش قرار داد و اگر دیدیم که بعضی از مکان ها می تواند بهتر شود مثلاً عوض شوند یا چند مکان ترکیب شوند یا مکانی تفکیک شود، این اصلاحات را انجام دهیم و به این ترتیب به زیرساخت را اصلاح کنیم.

نکته جالب و مهم این است که اگر زیرساخت اولیه تهیه شود، ما چیزی داریم تحت عنوان «دست پنهان اصلاح مستمر» که خودش روی زیرساخت اولیه می آید و به تدریج آن را اصلاح کرده و بهبود می دهد.

پس جمع بندی پرحرفی‌های من در بالا می شود اینکه :

1-      اول اقرار کنیم که بهترین راه فرار از یک مساله، حل آن مساله است.

2-      زیرساخت‌های اولیه و فی البداهه حل مساله را مشخص کنیم.

3-      گام سوم اصلاح زیرساخت که خودبخود و توسط «دست پنهان اصلاح زیرساخت» انجام خواهد شد.

من برای اینکه این روش در من نهادینه شود، جدول زیر را تهیه کرده ام و هر روز در مواجهه با مساله‌های روزمره‌ام تکمیلش می کنم:

تجربه دوست

گرفتار بازی های بعد از انتخابات شدن

دیروز به دوستان در گروه تحلیل سیاسی گفتم که «بابا الان وقت این تحلیل دادن ها نیست! اصول گراها شکست خوردن چون مردم از نظام راضی نیستند، چرا چون شرایط معیشتی و اجتماعی مان بسیار ضعیف است و مردم این را از چشم نظام و کسانی که از آن بیشتر دفاع می کنند، یعنی اصول گراها می بینند. وضعیت الان اصول گراها شده مثل تیم ملی مون. کلاً ضعیفیم ولی بعد از هر بازی میایم، تحلیل می کنیم و هزار تا اما و اگر میاریم که می تونستیم نبازیم. من فکر می کنم تا وقتی وضع اشتغال و معیشت مردم و فرهنگ مردم به همین ترتیب ضعیف است، اقبال مردم به اصول گراها هر روز کمتر و کمتر می شود.

آقاجان شما روند را ببین. وقتی ضعیفی، همین جور افتادن و خیزان جلو می روی. شما که داد آرمان های انقلاب می‍دهی، بیشتر از کدام آرمان ها صحبت می کنی. آیا دقت کرده اید که ایجاد رفاه عمومی هم جزو ارمان های انقلاب اسلامی است و در نص صریح قانون اساسی هم آمده است. طبق اصل سوم قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است، همه امکانات خود را برای پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و بر طرف ساختن هر نوع محدودیت در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه به کار برد».

من به دوستان گفتم، گفتمان انقلاب اسلامی یعنی قانون اساسی و همین اصل سوم که مفاد گوناگونی دارد ولی یک بند آن همین مورد بالا است. همه دولت ها هم برای تقویت این بند خودبخود تلاش خواهند کرد. باید تلاش کنیم و به دولت کمک کنیم در این بعد موفق تر عمل کند. هرچه وضعیت معیشتی مردم بهتر شود، امید آنها به نظام بیشتر خواهد شد، و در این صورت است که اگر در آینده نامزدی ارزشی تر (منطبق بر بیشتر مفاد قانون اساسی) داشتیم، می توان روی او تبلیغ کرد (البته به شرط آنکه دولت کارآمدی بتواند جمع و جور کند و دستاوردهای قبلی را حفظ نماید)، تا با روی کار آمدن آن دولت، سایر خواست های ارزشی و سایر آرمان های انقلاب اسلامی، مجال ظهور و بروز پیدا نمایند.

 

 

پی نوشت 1

اصل سوم:
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم، همه امکانات خود را برای امور زیر به کار
برد:
1- ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی.
2- بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسائل دیگر.
3- آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه، در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی.
4- تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی ازطریق تأسیس مراکز تحقیق و
تشویق محققان.
5- طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب.
6- محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصار طلبی.
7-  تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
8- مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش.
9- رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی.
10- ایجاد نظام اداری صحیح و حذف تشکیلات غیر ضرور.
11- تقویت کامل بنیه دفاع ملی از طریق آموزش نظامی عمومی برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی و نظام اسلامی کشور.
12- پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ایجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محرومیت
در زمینه های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.
13- تأمین خودکفایی در علوم و فنون و صنعت و کشاورزی و امور نظامی و مانند اینها.
14- تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون.
15- توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین همه مردم.
16- تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان.



پی نوشت 2

می توانید به صورت روزانه، یک اصل قانون اساسی را در کانال تلگرام زیر مشاهده کنید:
@Zange_Ghanoone_Asasi/

تجربه دوست