اختیار معامله مفهومی برای برنامه ریزی بهتر و کاهش ابهامات آینده


نکته ای دیروز در متمم مطالعه کردم در مورد اختیار معامله .

(در بورس خصوصاً این اصطلاح به شکل خرید اختیار (Call Option) یا فروش اختیار (Put Option) مطرح است که شما را ارجاع می دهم به همان توضیحات خوب متمم در این مورد.)

 

جدا از بحث بورس برای درک این مفهوم مثال زیر را مطرح می کنند:

شما پولتان را در اختیار بانک قرار می دهید برای مدت مشخصی، و در مقابل بانک تعهد می دهد که بعد از سپری شدن آن زمان، اگر شما خواستید به شما وام بدهد و اگر هم نخواستید که هیچ. در مقابل تعهدی که بانک به شما داده، سودی برای چند ماه سپرده گذاری شما به شما پرداخت نمی کند.

نکته ای که این کار دارد این است که شما ابهام آینده تان را کم کرده اید. یعنی با سپرده گذاری و با پذیرفتن عدم دریافت سود، مطمئن هستید که اگر بعداً پولی نیاز داشتید یک منبع وام از بانک در اختیار دارید.

این می شود لب مطلب اختیار معامله که با هدف کاهش ابهام انجام می شود.

در مورد سایر امور زندگی هم می توان از ابزار اختیار معامله استفاده کرد. اگر شما در شرکتی مشغول به کار هستید که به اندازه کافی از ظرفیت و توانمندی شما استفاده نمی شود و تبعاً عرصه ای برای بروز شما وجود ندارد که از آن طریق شناخته شوید و ارتقا یابید، شما برای مدت نسبتاً کوتاهی مثلاً 2-3 سال این شرایط را تحمل می کنید (در واقع هزینه ای که می کنید، گذر عمر و  از دست دادن زمان است) تا در این شرایط در زمان حاصل از انجام سریع کارهای سبک، برای مطالعه و ساختن خود استفاده کنید.

معامله ای که شما با سازمان تان انجام می‌دهید، این است که شما زمان تان را در اختیار سازمان قرار می‌دهید (مثل همان پولی که در اختیار بانک می گذارید)، و سازمان با فرصتی که در اختیار شما قرار داده برای مطالعه و توسعه خود، ناخودآگاه تعهد به رشد شما داده که اثرش چند سال آینده مشخص خواهد شد. در اینجا شما با هزینه کردن زمان خود برای سازمان، ابهام میزان رشد خود در آینده را کاهش داده اید و در مسیری قرار گرفته اید که به احتمال بسیار زیادی توسعه ی شما را در پی خواهد داشت. فقط نکته این است که سازمان ناخودآگاه این تعهد را داده و این شما هستید که باید آن را تشخیص دهید و از آن برای طراحی بهتر و شفاف‌تر مسیر زندگی‌تان استفاده کنید.